نوستالژی ‌بازی

http://photos-g.ak.fbcdn.net/hphotos-ak-snc1/hs244.snc1/9126_147729717240_97030512240_2449326_1362900_n.jpg

HTML clipboard

نوستالژی‌بازی


http://www.findinvis.com/pic/Line/j17a.gif


 

 



حتما کسانی را دیده‌اید که حاضر نیستند هیچ کتب و مجله و شیئی را دور بیندازند و از خود جدا کنند. شاید حق با آنها باشد! به نظرتان الان دفتر مشق دوره ابتدایی، مقاله‌هایی که سر صف می‌خواندید یا نخستین انشاهایی که نوشته بودید و به احتمال زیاد، دیگر ندارید، چقدر برایتان ارزش دارد و حاضر هستید چقدر بپردازید که دوباره بتوانید آنها را ورق بزنید.

راستش ما ایرانی‌های حس نوستالژی‌مان بالاست، حتی جوان‌هایی را دیده‌ام که با دیدن فیلم‌های دهه پنجاه، ورق زدن مجله‌های قدیمی، شنیدن ترانه‌های قدیمی حس نوستالژی‌شان عود می‌کند، صرف‌نظر از اینکه اصلا در آن دوره وجود نداشتند که بخواهد خطره‌ای در کورتکسشان نقش ببندد!

نمونه بارز تمنای ما برای ورق زدن گذشته را می‌توان در رونق گرفتن فروشگاه‌های آنلاینی دید که کارشان فروش کارتون‌های دوران کودکی است، بعضی از آنها هم خوش‌سلیقگی می‌کنند و در کنار نسخه‌ پخش شده از تلویزیون، نسخه با کیفیت بهتر و البته بدون تعدیل را می‌فروشند و هر کسی را متامیل می‌کنند که مروری بر کارتون‌ها داشته باشد که از روابط نامکشوف سردربیاورد و یا حدس‌های صائب گذشته را به بقین مبدل کند.

کتاب‌ها که دیگر جای خود را دارند، راستش را بخواهید من در افسوس کتاب‌قصه‌هایی هستم که از دست داده‌ام، آن کتاب‌های مصور چهار قصه از چهار کشور یا انبوهی داستان با تصویرسازی‌های عالی را مگر می‌شود، فراموش کرد؟ مگر می‌شود فراموش کرد زمانی را که دست مادر یا پدربزرگم را می‌گرفتم و به کتاب‌فروشی می‌رفتم و بعد با صدای گرم مادر، هر داستان را چندین و چند بار گوش می‌کردم. مگر می‌شود سفیدبرفی، راپونزل، گربه چکمه‌پوش، سرباز حلبی، هانزل و گرتل را فراموش کرد؟

 

 

راستش دوره ما، از حیث امکانات فناوری بد دوره‌ای بود. نه از اسکنر خبری بود و نه از دوربین‌های دیجیتال. بنابراین الان که به گذشتنه نگاه می‌کنم، می‌بینم که بسیاری از خاطراتم تار و محو شده‌اند.


 

     
 

 

 

 
     

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد